2- لنفوسيت‌ها که اساس دستگاه ايمني تطبيقي بدن را تشکيل مي‌دهند. اين سلول‌ها از سلول‌هاي پيش‌ساز مشترک لنفوئيدي منشا مي‌گيرند. دودمان سلولي لنفوئيدي عمدتا از دو نوع سلول T و سلول B(دو نوع از سلول‌هاي سفيد خون) تشکيل شده است. روند توليد آنها را را لنفوپوئيز مي‌گويند.

3- ميلوست‌ها که شامل گرانولوسيت‌ها، مگاکاريوسيت‌ها و ماکروفاژها مي‌شوند و از سلول‌هاي پيش‌ساز مشترک ميلوئيدي منشا مي‌گيرند و نقش‌هاي گوناگوني از جمله ايمني ذاتي، ايمني تطبيقي و لخته‌شدن خون را به عهده دارند. روند توليد اين سلول‌ها را ميلوپوئيز مي‌نامند.

محل‌هاي خون‌سازي

تشکيل خون در رويان در حال رشد انساني، در توده‌هايي از سلول‌هاي خوني در کيسه زرده به نام "جزاير خوني" انجام مي‌‌گيرد. با پيشرفت رشد و نمو جنين، تشکيل خون در طحال، کبد و عقده‌هاي لنفاوي نيز رخ مي‌دهد. نهايتا هنگامي مغز استخوان در جنين ايجاد مي‌شود، اين اندام وظيفه توليد اغلب سلول‌هاي خوني در بدن را به عهده مي‌گيرد. با اين حال بالغ‌شدن، فعال شدن و نيز تکثير برخي از سلول‌هاي لنفوئيدي در اندام‌هاي لنفاوي ثانوي (طحال، تيموس و گره‌هاي لنفاوي) همچنان ادامه مي‌يابد. خونسازي در کودکان در مغز استخوان‌هاي دراز مانند استخوان ران و استخوان درشت‌ني در ساق پا انجام مي‌گيرد. اين روند در بزرگسالان عمدتا در استخوان‌هاي لگن، جمجمه، مهره‌ها و جناغ صورت مي گيرد.

خون‌سازي خارج از استخوان

در برخي از موارد، کبد، تيموس و طحال ممکن است دوباره کارکرد خون‌سازي را به دست آورند. اين وضعيت را خون‌سازي خارج از مغز استخوان مي‌نامند. اين خون‌سازي باعث مي‌شود که اندازه اين اندام‌ها به طور قابل‌توجهي افزايش يابد. در طول تکامل جنيني، از آنجايي که استخوان‌ها و در نتيجه مغز استخوان در مراحل انتهايي تکامل پيدا مي‌کنند، کبد به عنوان اندام اصلي خون‌ساز عمل مي‌کند. براي همين است که کبد در طي اين دوره بزرگ مي‌شود.

تعيين نوع سلول‌هاي خوني

ظاهرا تعيين نوع سلول‌هاي خوني ناشي از محلي از بدن است که در آن تمايز پيدا مي‌کنند. براي مثال تيموس محلي ايدآل براي تمايزيافتن تيموسيت‌ها به انواع گوناگون سلول T است. تعيين سلولي در مورد سلول‌هاي بنيادي و ساير سلول‌هاي تمايزنيافته در مغز استخوان معمولا اين صورت توضيح داده مي‌شد که عوامل محرک رشد گروه‌هاي معين سلولي و ساير عوامل موثر بر محيط خونسازي اين سلول‌ها را متعهد مي‌کنند که مسير معيني از تمايز سلولي را دنبال کنند. اما امروزه بيشتر معتقدند که تعيين اينکه سلول‌هاي خوني تمايزنيافته به چه سلول‌هاي خاصي بدل شوند، به طور تصادفي صورت مي‌گيرد. محيط خون‌سازي باعث مي‌شود که برخي از اين سلول‌ها زنده بمانند و برخي ديگر دستخوش مرگ سلولي شوند. مغز استخوان با تنظيم تعادل ميان انواع متفاوت سلولي، مي‌تواند کميت سلول‌هاي متفاوتي را که نهايتا توليد مي‌شوند، تعيين کند.

عوامل رشد

توليد سلول‌هاي سفيد و قرمز خون در انسان‌هاي سالم با دقت بسياري تنظيم مي‌شود، و توليد گرانولوسيت‌‌ها (نوعي از سلول‌هاي سفيد) در حين دچار شدن به عفونت به سرعت افزايش مي‌يابد. تکثير و بازسازي اين سلول‌ها به "عامل سلول بنيادي" بستگي دارد. اين عوامل رشد گليگوپروتئيني تکثير و بالغ شدن سلول‌هايي را که از مغز استخوان به جريان خون وارد مي‌شوند، تنظيم مي‌کنند و باعث مي‌شوند اين سلول‌ها در يک يا چند رده سلولي متعهدشده تکثير شوند و به بلوغ برسند. سه عامل رشد ديگر که توليد سلول‌هاي بنيادي متعهدشده را تحريک مي‌کنند عوامل تحريک دودماني مي‌نامند. اين عوامل رشد گرانولوسيت‌ها و ماکرفاژها را تشديد مي‌کنند. براي تبديل سلول‌هاي پيش‌ساز ميلوئيدي به اريتروسيت (سلول قرمز) يک عامل رشد به نام اريتروپوئيتين لازم است. از طرف ديگر يک عامل رشد به نام ترومبوپوئيتين سلول‌هاي پيش‌ساز ميلوئيدي را وادار مي‌کند که به مگاکاريوسيت‌ها (سلول‌هاي توليدکننده پلاکت) بدل شوند
موضوعات مرتبط: هماتولوژي

تاريخ : سه شنبه ۱۳۹۱/۰۱/۲۹ | 1:56 PM | نویسنده : محسن آزاد |